این یک خاطره است فقط نه چیز دیگر...

تنهایی های من همچنان ادامه دارد

هر چه تلاش میکنم به سمتخدایم بروم گویا عامل دیگری مانع می شود.

از دو حالت ، نه سه حالت خارج نیست

خودم

شیطان

نفس اماره

شاید همگی دست به کار شدند همگی با هم دیگر تا من را بر زمین بزنند ومن ....

یادش بخیر

چند سال پیش که سال پیش دانشگاهی بود من و دوستام چه قدر خودمون رو به اب و اتیش زدیم برای  کنکور..............

یکی از دوستام رفت تهران

یکی  دیگه رشت

و .......

و.......

روزگاری بود

خودم هم که............

الان فقط تنها حسی که دارم و حس مطلق موجود در من ((غم)) نام دارد.

در انتها جملاتی از جنابخواج عبدالله انصاری :

((الهی ، در دل های ما جز تخم محبت خود مکار و بر تن و جان های ما جز الطاف و مرحمت خود منگار و بر کِشته های ما جز باران رحمت خود مبار))

یاد اقای علومی هم بخیر. یادش بخیر




تاریخ: یک شنبه 17 آذر 1392برچسب:,
ارسال توسط .

ههوایی  زمینی

بچگی بی معنی

حال بدنی

تنهایی

بیکاری

نقاشی

کاشانی

ماهانی

میهمانی

میدا




تاریخ: دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:,
ارسال توسط .

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

Alternative content


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 17
بازدید کل : 4587
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1